در باغی که خاطره اش را/
هنوز فراموش نکرده ایم/
سیبش شیرین بود
عصاره اش چشمانمان را باز کرد/
پس بیا گناه کار باشیم/
کلمات ممنوعه را دوست بداریم/
همچنین انسانها را/
زیر آسمانی که همواره تهدیدمان
میکند.
در باغی که خاطره اش را/
هنوز فراموش نکرده ایم/
سیبش شیرین بود
عصاره اش چشمانمان را باز کرد/
پس بیا گناه کار باشیم/
کلمات ممنوعه را دوست بداریم/
همچنین انسانها را/
زیر آسمانی که همواره تهدیدمان
میکند.
دکتر شریعتی
روحی مهاجر باش به سوی مبدا!
به سوی آنجا که بتوانی انسان تر باشی
و از آنچه که هستی و هستند فاصله بگیری!
این رسالت دائمی توست.
(دکتر شریعتی)
چشمان تو را به برهنگی خویش بگشاید!
هر چند آنجا جز رنج و پریشانی نباشد!
اما کوری را به خاطر آرامش تحمل
نکن...
(دکتر شریعتی)
ما حتی بر کره ی زمین هم زندگی نمی کنیم:
منزل حقیقی ما
قلب کسانی است که
دوستشان داریم.
خندیدن ، بخشیدن ،فراموش کردن
بخند ،ببخش و فراموش کن
پذیرفتن کامل یعنی:
عشق بی قید و شرط
و در همه ی آنچه زشتش میپندارند !زیبایی سراغ دارم!!!